وقتی مثلا در تئاترِ بازیگرها و یکسری "اکتیوه ها" و... یه همچین تعریفی دارند برای تمرین؛ که، بَدَن خودت رو بشناس.
برای واضح شدنش ،... خب تمرینگر هرچه بیشتر تجربه اش پیش میرود نکات بیشتری رُو میشود ...، یک تعریف مثالی برایش هست؛ اینکه بدانی چطور تعادل برایش
ایجاد میشود. موقعی که از روی تخته باریکی، رودخانه را رد می نماییم. زمانی که روی یک پا ایستاده ایم . . .
فیلم پیشنهادی ؛
بگذارید که نه.
"*" چونکه بنده هیچی، حرفه ای سینما نبوده ام.
کتاب پیشنهادی اینهفته:
(بنابراین "*" اهمیتش کمتره و فیلم های پیشنهادی انتخاب نموده در این صفحه حالا یا یک پیامی داشته باشد یا سرگرمی باشد...)
شعر های کوتاهِ بیژن نجدی.
با جلد زردرنگ. Pdf ش هم اگر بخواهید مطالعه فرمایید اشعار آن را.
اسم دقیقش هم اگر میدانید یا پیدا کردید.